شروع معماری معاصر ایران را می توان از حدود سال ۱۳۰۰ به بعد دانست. این زمان است که در اثر تحولات سیاسی و اجتماعی جریان زندگی اجتماعی و اقتصادی ایران تغییر کرد سیمای شهرهای ایران متحول شد و بناهای لازم برای زندگی جدید مانند ادارات ، کارخانه ها ، بانکها ، ایستگاههای راه آهن ، دانشگاه و غیره و همچنین واحدها و مجموعه های مسکونی جدید در شهرها بوجود آمدند .
این بناها برخلاف بناهای پیشین که معماران سنتی طراحی شده اند که در ابتدا غیر ایرانی بودند و بتدریج ایرانیانی که در مدارس معماری خارج از ایران تحصیل کرده بودند و به دنبال آن فارغ التحصیلان اولین مدرسه معماری در ایران در حدود سال ۱۳۲۰ نیز به آنها اضافه شدند . از همان ابتدا و از طراحی اولین آثار در معماری ایران دو جریان موازی هم پدید آمد یک جریان که هیچگونه توجهی به میراث فرهنگی گذشته ایران نداشت و جریانهای معماری معاصر جهان را با یک دوره تاخیر و به صورتی غیر ماهرانه تقلید می کرد و جریان دیگری که کوشش داشت هر چند سطحی اما رابطه خود را با معماری گذشته ایران باقی نگاه دارد . البته هر دوی این جریانها که تا به امروز در ایران ادامه دارند موفقیت چندانی بدست نیاوره اند .
آن بخش از معماری که دنباله روی جریانهای معماری معاصر جهان بودند به علت عدم ارتباطی که با آن داشتند و با توجه به تاخیری که در انتقال مبانی و اصول این معماری به ایران صورت می گرفت و بالاخره به علت عدم تسلط بر این اصول و بد فهمی آن صرفا به تقلید ناشیانه جریانهای معماری معاصر جهان پرداختند و جریان دیگری که معماری گذشته ایران و پیوند با آن را مطرح می کرد نیز عمدتا به تقلید سطحی و ساده لوحانه و در مواردی زننده از معماری گذشته ایران بسنده کرد .
معماری ایران در دوران معاصر
آثار مهم معماری در دوره اول ( سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ ) که پهلوی اول بر ایران حاکم بود عمدتا توسط حکومت ایجاد شدند توجه به معماری گذشته به صورت تکرار سطحی و ظاهری بناهای معماری ایران به خصوص در دوره های قبل از اسلام یعنی هخامنشی و ساسانی ظاهر می شد و این امر از خود بزرگ بینی حکومت ایران در آن زمان ناشی می شد که خود را وارث امپراتوریهای با عظمت گذشته ای می دانست بدین ترتیب ساختمانهای دولتی و بناهای عمومی که نمود تحکیم قدرت مرکزی و دولت بود بیشتر فضاها و میادین جای گرفتند که از ویژگیهای فضای شهری نئوکلاسیک بهره داشتند .
در کنار این آثار کارهای معماری دیگری نیز بودند که به صورت التقاطی عناصری از معماری ایران بعد از اسلام را با عناصر وام گرفته شده از معماری اروپایی و در هم آمیخته بود به هر حال این آثار از نظر معماری منحط و فاقد ارزش بودند از آن جمله بانک ملی شهربانی ، پست و تلگراف و تلفن . بعد از جنگ جهانی دوم ایران آرام آرام به سوی شهر نشینی مدرن روی آورد . احداث خیابانهای سراسری و شبکه جدولی شهری بافت شهری سنتی را دچار دگرگونی کرد و قطعات مالکیت منظم و مستطیل شکل بوجود آورد با این تغییرات در شکل شهر به دوران معماری درون گرا با حیاط مرکزی پایان داده شد و معماران به الگوی تک بناهای جدید از یکدیگر روی آوردند و مسکن جدید از جانب از جانب گروه اجتماعی محدود و روشنفکر آن زمان ساخته می شد که می خواستند با آداب زندگی فرنگی زندگی کنند بخصوص در تهران این افراد متمکن متمایل به ترک مرکز مسکونی و تجاری شهر ( بازار و محله اطراف ) شدند و به تدریج خانه های خود را در شمال شهر در دامنه کوه البرز بنا نهادند.
در اختیار داشتن قطعات بزرگ زمین و نبودن یک ساخت شهری پیشین برای شکل دادن به این قطعات بزرگ زمین موجب شد که محله های جدید تهران به صورت یک استخوان بندی شهری بلکه پیرو الگوی شبیه به حومه شهرهای آمریکا شکل گیرند . در واقع باید پذیرفت پس از به وجود آمدن محورهایی مانند خیابان امام خمینی و فردوسی و انقلاب مکانهای شهری موفقی که قادر باشند مرکزیت و خصوصیات ویژه ای برای تهران تامین کنند بوجود نیامد.
از سالهای ۱۳۲۰ به بعد سیاست ایجاد فعالیت ساختمانی در شهرها جهت بالا بردن اشتغال از اولویت خاص برخوردار شد فعالیتهای ساختمانی مربوط به منازل توسط خود مردم ضرورت میگرفت لیکن فعالیتهای ساختمانی به عهده مشاوران خارجی یا آرشیتکتهای ایرانی فرنگ رفته انجام می گرفت که این گروه با انجام این کارها فرصتی یافتند تا افکار جدید خودشان را پیاده نمایند .
معهذا آنچه به صورت حاوی تا قبل از فعالیت این گروه و حتی در اوائل فعالیت این معماران مشاهده می شود وجود راه حلهای جدید معماری در رابطه با تحولات موجود و رواج تقلیدهای صرف و بی محتوا از معماری دوران گذشته بود ولی رفته رفته رویکرد دیگری به معماری گذشته ایران روی آورد که از کیفیت بهتری برخوردار بود و صرفا به تقلید عناصر معماری گذشته ایران نمی پرداخت و کوشش می کرد که از عناصر معماری ایران به صورت سمبلیک ( نمادین ) استفاده کند و به جای تقلید عناصر این معماری از هندسه آن استفاده کند لکن نتایجی که این دوره معماری به دست داد نیز ارزش مهمی نبوده و ره به جائی نبرد . وارتان دیگر از نخستین معماران تحصیلکرده ایران در سال ۱۳۲۵ در مجله آرشیتکت این گونه اظهار می کند :
« راجع به مبارزه بین نسل جدید و قدیم باید گفت که این مبارزه در کلیه شئون زندگی و در هر موقع وجود داشته و خواهد داشت و انتخاب راه درست از این میان و انتخاب معماری مدرن و یا معماری سنتی فقط با در نظر گرفتن تمام عوامل موثر در معماری امکان پذیر می باشد با توجه به پیشرفتهائی که از نظر مصالح ساختمانی ، اسلوب بناسازی ، رعایت تناسب و اصل هماهنگی شکل ظاهری حجم دیوارها و ضخامت دیوارها صورت گرفته و شرایط فوق در حال حاضر تفاوت یافته است پذیرفتن عوامل فوق در معماری عصر حاضر درست به نظر نمی رسد این عصر ما را به تکاپو و امید دارد و اثرات آن در تمام شئون پیداست . در عین حال استفاده از اسلوب قدیم و مدرن نشان دادن آن توسط تزئینات زائد نیز مضحک می باشد و در صورت ادامه این روش می توان گفت که ما روح این قرن را نفهمیده ایم .
زیبا شناسی کارکردی و مهندسی در سازه هایی چون استادیوم ورزشی فرح آباد کار درویش (۱۳۴۵ ) نیز به چشم می خورد و تالار رودکی هم به سبک مدرنیستی توسط آفتاندالیان طراحی شد و در سال ۱۳۴۶ بنای آن به پایان رسید البته در پرداختهای فضای داخلی این بنا از موتیفهای زیگورات استفاده شده است وزارت کشاورزی ( فرمانفرمائیان ۱۳۴۵ ) هم ادامه دهنده همان سبک بین المللی است که ویژگی اصلی این بنا هاست . مشابه این سازه ها را در پایتخت های متعددی در جهان می توان یافت اما آنها را معماران تحصیلکرده غرب در تهران ساخته بودند . سبک بین المللی در آن دوره رواجی تام داشت و فرم از کارکرد تبعیت می کرد و روزبه روز بر تعداد بناهایی که به زیبایی شناسی مهندسی وفادار بودند افزوده می شد اما در همان زمان روند دیگری داشت در کنار روند بالا ظهور می کرد که همانا به دست دادن تعبیری دوباره از میراث معماری ایران در سازه های مدرن بود که معماران ایران تحصیلکرده وطن و خارج از کشور طراحی می کردند .
معماری مدرنیسم ایرانی ( ۱۳۷۳- ۱۳۵۰ )
از سال ۱۳۵۰ به بعد که معماری مدرن سالهای آخر خود را می گذراند و اصولا در این معماری نیز یک جریان تاریخ گرا پدید آمده بود چنانچه قبلا ذکر شد چند معمار ایرانی نیز کوشیدند آثاری در پیوند با معماری گذشته ایران پدید آوردند که کیفیت بالاتری از آثار مشابه به پیش داشت لکن این آثار نیز روح و اصول معماری ایران را به درستی درک نکرده بودند و به خصوص اینکه در یک مرحله تکاملی نسبت به معماری گذشته ایران قرار نداشتند .
معماری این دوره با استفاده از تکنولوژیهای مدرن ساخت و زیبایی شناسی مدرنیستی درصد برآمدند تا تعبیری دیگری از معماری سنتی ایران به دست دهند شاید برجسته ترین بنا در میان نخستین بناهای به سبک مدرن ایرانی بنای یاد بود میدان آزادی باشد که امانت آنرا در سال ۱۳۵۰ طراحی کرد . طرح این بنا که به شکل تاق پیروزی ساخته شده از تاق کسری در تیسفون الهام گرفته که با بیانی مدرن با موتیفهای اسلامی همراه شده است .
در همین زمان « سردار افخمی » و شرکا تئاتر شهر ( ۱۳۵۰ ) را ساختند و الهامبخش
این روند به کارگیری معماری سنتی ایران در پلان ، نما ، تزئینات و کل پرداخت در چهارچوب زیبایی شناسی مدرن شاید مهمترین روند در تاریخ اخیر معماری باشد . تجلی آنرا می توان در کار دیبا در فرهنگسرای نیاوران هم دید و در کار فرمانفرمائیان در استادیوم آزادی ( ۱۳۵۳ ) در کار مظلوم در سازمان حج زیارت ( ۱۳۶۹ ) و نیز طرحهای اخیر برای کتابخانه ملک (۱۳۷۴ ) که آستان رضوی عهده دار آن شده است . این روند نشانگر احیای علاقه به تاریخ معماری کشور است و در آن زیبایی شناسی ایران با ذوقی مدرنیستی در هم آمیخته است .
پس از شروع جریان فرا مدرن ( Post Modern) در معماری جهان که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران همزمان بود دو موضوع به موازات هم دوره جدید معماری را در ایران به وجود آورد و یکی اینکه اصولا پس از پیروزی انقلاب معماران ایران سعی کردند معماری ایران را به سوی یک معماری با هویت مستقل و متکی بر میراث معماری گذشته خود هدایت کنند و دیگر اینکه مبانی نظری معماری فرامدرن نیز توجه جدی به معماری گذشته سرزمینها را مطرح می کرد.
این دو موضوع دست به دست هم دادند و آثاری در ایران به وجود آمدند که سبک و سلیقه معماری فرامدرن را با توجه به عناصر معماری گذشته ایران ( به خصوص معماری بعد از اسلام ) در خود داشتند لکن برخورد آنها به معماری گذشته ایران یک برخورد سطحی و ظاهری بود و عناصر کلیشه ای معماری فرامدرن نیز به وفور و به صورت تصنعی در این آثار به کار گرفته شده اند .
معماری مسکونی
تا پیش از دوره مدرن تحول سبکهای معماری به صورت کاملا مستقل از معماری مسکونی صورت می گرفت خانه سازی همواره مقوله ای مجزا از ساختن ابنیه خاص تلقی می شد اگر چه در ایران فاصله گونه شناسانه و سبک شناسانه ابنیه عمومی و خصوصی کمتر از کشورهای اروپایی مسکن معمولی کمتر مورد توجه معماران قرار می گرفت آزمایشگاه تجربه هایی که در زمینه هایی زیبایی شناسی ، سبک شناسی یا گونه شناسی صورت می گرفت بیشتر کلیساها ، کاخها و ابنیه عمومی مهم بود .
در دوره معاصر و خصوصا معماری هم از زمان تاسیس دانشکده هنرهای زیبا تا امروز مقوله خانه سازی یکی از مباحث بسیار مهم معماری بوده است نیاز مدام به مسکن که یکی از مسائل مهم سیاسی و اجتماعی کشور را تشکیل می دهد گاه سبب می شود به این موضوع بیشتر از دید فنی اجرایی و کمی توجه شود تا از دید کیفی .
خاستگاه گرایش معماری مورد بحث ما را کم و بیش می توان در دهه ۴۰ یافت با بحران و در نتیجه بازنگری مدرنیسم در اروپا ، شکست واقعی مردم با استاندارد های مبهم و غیر ملموس انسان مدرن است و پنجه نرم کرده بود به سرعت متحول شد . گروهی از معماران این دوره که کم و بیش سابقه آکادمیک و حرفه ای را سوسیالیستی داشتند و از تجربیات جسورانه
بروتالیستهایی چون لوئیس کان ، پیتر اسمیتسون و جنیمر استرلینگ تاثیر پذیرفته بودند کوشیدند که به روشی جدید طراحی کنند .
برخی از این معماران مانند جواد حاتمی و ایرج کلانتری از اواخر دهه ۴۰ تا نیمه دهه ۵۰ به تجربیاتی دست زدند که تا حد زیادی متاثر از سبک نئوبرتالیسم ولی در آمیخته با حال و هوای معماری ایرانی بود برخی دیگر مانند فرخ افشار ، نسرین فقیه ، مهوش و همایون عالمی ، کامران دیبا ، نادر اردلان و علی اکبر صارمی به طور مشخص به کار در زمینه معماری ایرانی پرداختند . بومی گرایی در دو جبهه تجربی – مانند کامران دیبا – و نظری – در فعالیتهای نسرین فقیه و نادر اردلان – گسترش می یافت . در دهه ۵۰ و اوائل دهه ۶۰مشکل اصلی وضعیت دشوار و گاه بیمارگونه در برابر معماری گذشته بود که معماران نه می توانستند آنرا رها کنند و نه قادر بودند راه حلی قطعی و مناسب برای به کارگیری مجدد آن ارائه دهند زمینه های مختلف به کارگیری معماری ایران را در این دوره می توان به صورت زیر طبقه بندی کرد :
- الف ) احیای تکنولوژی صنعت گرایانه و سنتی ساختمان ، برای نمونه کارهای فرخ افشار برای DW تشکیلاتی که برای معماری و برنامه ریزی در جهان سوم ایجاد شده بود .
- ب ) تجربیات گونه شناسی ، برای نمونه پروژه مسجد دانشگاه شریف در تهران کار علی اکبر صارمی ، تقی رادمرد ، جواد بنکدار .
- ج ) برخورد فرمالیستی برای نمونه موزه هنرهای معاصر اثر کامران دیبا
- د ) سنتزهای مفهومی و نمادگرایانه برای نمونه مرکز موسیقی تهران اثر نادر اردلان
- ه ) تداوم سنتهای معاصر معماری ایران برای نمونه معماری بین دو جنگ جهانی
منبع